لذت نوزادی بابای مهراد
عذاب وجدان مي گيرم كه در دوران نوزادي مهربد، آنقدر ذهنم درگير جابجايي شهر سكونت و خريد منزل و اسباب كشي و رفت و آمد شيراز بود و آنقدر در نگهداري نوزاد استرس داشتم كه نتوانستم شيريني آن دورانش را حس كنم. يادم نمي آيد كه آيا باهر لبخند مهربد مانند لبخندهاي اين روزه ي مهراد دلم غش مي كرده يا نه. مقايسه اصلا كار خوبي نيست، فقط مطمئن هستم كه شيريني نوزادي مهراد را با گوشت و پوست خود احساس مي كنم ، همانطور كه اكنون از كودكي مهربد لذت مي برم. آذر ٩٥ تهران ...
نویسنده :
سمیه عبدالهیان
11:27